۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۰۹
کد خبرنگار: 1912
کد خبر: 84318524
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

واکاوی ابعاد مختلف بحران آب؛

آب و زمینی که ما را می‌بلعد

۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۰۹
کد خبر: 84318524
آب و زمینی که ما را می‌بلعد

تهران- ایرناپلاس- بحران آب همچنان یکی از خطرهای پیش‌روی کسب‌وکارهای ایرانی است که بیش از پیش شدت یافته و ابعاد تازه‌ای از خود نشان می‌دهد. تنش آبی می‌تواند تهدیدی برای امنیت غذایی، بهداشت و سلامتی و حتی عاملی برای سست‌شدن قدم‌هایی باشد که بر زمین می‌گذاریم.

به گزارش ایرناپلاس، آغاز همه‌گیری کرونا در سال گذشته میلادی موجب شد نقشه ریسک جهانی سال جاری میلادی تغییراتی را نسبت به سال‌های گذشته نشان دهد. بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد که هر سال ریسک‌های جهانی را از دو منظر «احتمال وقوع» و «اثرگذاری» رتبه‌بندی می‌کند، رتبه بحران آب در بین ریسک‌های جهانی تغییر کرده است.

بر این اساس، مجمع جهانی اقتصاد هر سال ریسک‌هایی را که کسب‌وکارها در ۱۰ سال آینده با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، در پرسش‌نامه‌هایی که توسط فعالان اقتصادی تکمیل می‌شود رتبه‌بندی می‌کند و مخاطرات جهانی را در پنج دسته اقتصادی، محیط زیستی، ژئوپلوتیکی، اجتماعی و فناورانه گزارش می‌دهد.

از سال ۲۰۱۲ تا سال گذشته، بحران آب به عنوان یکی از ریسک‌های اجتماعی، همواره در رتبه نخست تا پنجم ریسک‌های جهانی از منظر تأثیرگذاری قرار داشته است آن‌هم‌ در حالی که در سال جدید، با همه‌گیری کرونا، بحران آب اهمیت کمتری نسبت به سایر ریسک‌ها در سطح جهان پیدا کرده است.

با این حال بحران آب همچنان یکی از مخاطرات جدی برای کسب‌وکارهای ایران است. در گزارش منطقه‌ای مجمع جهانی اقتصاد از ریسک‌هایی که کسب‌وکارها را تهدید می‌کنند، سهم ریسک بحران آب برای کسب‌وکارهایی ایرانی ۲۲ درصد به‌دست آمده است.

بر این اساس، ۱۰ ریسکی که کسب‌وکارهای ایرانی با آن مواجه هستند، در سه دسته اقتصادی، ژئوپلوتیکی و اجتماعی قرار دارد که بحران آب و بی‌ثباتی اجتماعی در کنار هم با سهم ۲۲ درصدی، در فهریست ریسک‌های ۱۰ گانه‌ای قرار دارد که کسب‌وکارهای ایرانی را تهدید می‌کند.

چرا آب به یک بحران اجتماعی تبدیل شده
یک مقاله علمی که توسط سه پژوهشگر ایرانی در نشریه نیچر منتشر شده با بررسی وضعیت سفره‌های آب زیرزمینی ایران در فاصله سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ می‌تواند به این پرسش پاسخ دهد. بر اساس یافته‌های این پژوهش، ایران بیشترین میزان برداشت و تخلیه آب‌های زیرزمینی در منطقه خاورمیانه را دارد و در فاصله سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ حدود ۷۴ کیلومتر مکعب از آب‌های زیرزمینی کشور تخلیه شده است.

۶۲ درصد از منایع آبیاری کشور از سفره‌های آب زیرزمینی تأمین می‌شود و این شیوه تأمین منابع آبی یک مخاطره جدیدی در ابعاد گسترده برای کشور خواهد بود.در این مقاله داده‌های میانگین ماهانه سطح آب زیرزمینی در ۳۰ حوضه آبریز اصلی و ۴۷۸ زیرحوضه مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس ۶۲ درصد از منایع آبیاری کشور از سفره‌های آب زیرزمینی تأمین می‌شود و این شیوه تأمین منابع آبی یک مخاطره جدیدی در ابعاد گسترده برای کشور خواهد بود.

برداشت و تخلیه شدید آب‌های زیرزمینی که در نگاه اول برای تأمین منابع آبی، کشت و ذخیره‌سازی محصولات استراتژیک کشاورزی مانند گندم توجه‌پذیر به‌نظر می‌رسد، با حفر چاه‌های متعدد احتمال پدیده فرونشست زمین را افزایش می‌دهد. در واقع به‌دلیل برداشت بیش از حد از منابع آبی زیرزمینی و کاهش ثبات خاک، فرونشست زمین به پدیده‌ای محتمل در نقاط مختلف کشور تبدیل شده که خسارت‌های مالی و جانی فراوانی را به همراه دارد. علاوه بر این، کاهش ثبات خاک و افزایش وقوع فرونشست در مناطقی زلزله‌خیز نیز پیچیدگی شرایط را دوچندان می‌کند.

بازیابی منابع آبی زیرزمینی نیازمند زمان است، اما رشد بی‌رویه برداشت از این منابع و اضافه برداشت از آنها، فرصت بازیابی را محدود کرده است و این موضوع می‌تواند تهدید کمبود آب را برای کشور جدی‌تر کند.
کمبود منابع آبی از یک طرف، بخش کشاورزی و به‌دنبال آن، امنیت غذایی کشور را تهدید خواهد کرد و از طرف دیگر، به بحران‌ در زمینه بهداشت و سلامت دامن می‌زند.

به‌دلیل برداشت بیش از حد از منابع آبی زیرزمینی و کاهش ثبات خاک، فرونشست زمین به پدیده‌ای محتمل در نقاط مختلف کشور تبدیل شده که خسارت‌های مالی و جانی فراوانی را به همراه دارد.مقابله با تنش آبی و بحران آب
در شرایط کنونی بهبود بهره‌برداری از منابع آب و تخصیص بهینه این منابع برای کشور ضروری است؛ به‌ویژه اینکه علاوه بر عامل انسانی، تغییرات اقلیمی نیز می‌تواند مساله کم‌آبی و خشکسالی را بیش از پیش برای ایران جدی کند. بنابراین مدیریت منابع آبی، بهره‌برداری و تخصیص بهینه آنها مجموعه اقداماتی هستند که لازم است به سرعت درباره آن تصمیم‌گیری شود.

بیشترین تقاضای آب و بیشترین میزان هدررفت آن مربوط به بخش کشاورزی است. بر اساس آمارهای بانک جهانی، ۹۲ درصد از کل هدر رفت آب کشور در بخش کشاورزی رخ می‌دهد. بخش خانگی مسئول هفت درصد و بخش صنعتی مسئول یک درصد از هدر رفت آب کشورند.

تغییر الگوی کشت یکی از اقداماتی است که می‌تواند بهره‌وری آب در بخش کشاورزی را بهبود و هدررفت منابع آبی کمیاب در این بخش را کاهش دهد. تغییر در شیوه‌های آبیاری نیز می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد. با این حال، همه این تلاش‌ها بدون مدیریت یکپارچه منابع آبی و ارتقای حکمرانی آب، با شکست مواجه خواهد شد. بنابراین لازم است در سطح کلان نسبت به مساله آب، سیاست‌گذاری دقیق و مشخصی صورت گیرد.

۲ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.